محل تبلیغات شما

مرداد هم از نیمه گذشت و همچنان با گرما سرو کله میزنیم.  دو هفته پیش یه برنامه کوهنوردی با همکارام داشتیم که خوب بود ولی یه کم گرما اذیت کرد و دیرتر از زمان مقرر برگشتیم.ولی فرداش چون جمعه بود تونستم استراحت کنم.

هفته قبل هم یه شب با  دو تا از دوستام قرار گذاشتیم بیان خونه من البته به خواست خودشون بدون بچه اومدن که بتونیم با خیال راحت بشینیم و حرف بزنیم و .قبلش رفتیم سینما فیلم قسم رو دیدیم که خیلی خوب بود بعدم اومدیم خونه و شام و دیگه حرف و حرف و حرفیعنی یهو دیدم 5 صبحه! اینجور وقتها رو دوست دارم آدم انگار سبک میشه.بدون اینکه به دغدغه های زندگیت فکر کنی فقط آروم میشی.مخصوصا اینکه چیزی ندارم ازشون پنهان کنم و خود واقعیمم.

عصرشم رفتم به یکی از دوستام که بعد از سالها بچه دار شده سر زدموای یه پسرکوچولوی اخموی بامزه که کلی بوی بچه میداد! کلی بغلش کردم و باهاش حرف زدم و اونم با تعجب نگام میکرد! خیلی واسه این دوستم خوشحالم چون سالها انتظار کشید و درمان کرد و کلی حرف از خانواده شوهر شنید.ایشالا نصیب همه منتظرا بشه.

 

من خواب دیده ام که کسی می آید

روزهای خنک پاییزی

گلابتون اومده شماها کجایید؟

حرف ,یه ,بچه ,کلی ,دوستام ,ولی ,و حرف ,از دوستام ,حرف و ,خوب بود ,کرد و

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دزدگیر اصفهان